- حاج آقا مجتبی تهرانی «رضوان الله تعالی علیه» میفرمود در صدقه دادن، در دعا کردن و در زیارت کردن زرنگ باشید. میفرمود: «اگر میخواهی صدقه بدهی، همینطوری صدقه نده، زرنگ باش! حواست جمع باشد، صدقه را از طرف امام رضا «علیه السلام» برای سلامتی آقا امام زمان «عجل الله فی فرجه» بده! برای دو معصوم است؛ دو معصومی که خدا آنها را دوست دارد، ممکن نیست خداوند این صدقه تو را رد کند، تو هم اینجا حق واسطهگریات را میگیری. تو واسطهای و همین حق واسطهگری است که اجازه میدهد تو به مراحل خاص برسی.»
- به همین شیوه میتوان اعمال این سفر و زیارتهایش را از طرف یکی از معصومین «ع» انجام داد که بیتردید از سوی خداوند متعال مورد قبول قرار خواهد گرفت و این وسط، به شما مزد واسطهگریتان را میدهند. پس چه خوب که مثلاً از ابتدای سفر چنین نیتی کنیم.
- از بعضی از بزرگان نقل شده است که یکی از بزرگترین آرزوهای رهبر عزیز انقلاب، زیارت قبر مطهر جدشان امام حسین «ع» در کربلاست. میتوان این سفر را به پاس همه زحمتها و جانفشانیها و خون دلهایی که ایشان برای ما و ملت ما و امت اسلامی میخورند، به نیابت از ایشان انجام داد.
- اجازه گرفتن از امیرالمؤمنین علی «ع». خوشبختانه ما ایرانیها عمدتاً این سعادت را داریم که اول به نجف اشرف برویم و از مولا «ع» برای سفر به سمت پسران بزرگوارش اجازه بگیریم. نجف، منزل پدری همه ماست که پیامبر «ص» فرمود: أنا و علی اَبَوا هذه الأمّة؛ من و علی، پدران این امت هستیم.
- از ابتدای خروجی شهر نجف تا ابتدای شارع العباس در کربلا، عمودها یا همان تیرکهای برق که به فاصله ۵۰ متری از هم قرار دارند، شماره گذاری شدهاند. از خود نجف تا دوراهی کربلا ۳۰۰ عمود و از ابتدای بزرگراه کربلا تا ابتدای شارع العباس «ع» هم ۱۴۶۰ عمود یا تیرک وجود دارد. این عمودها و این شمارهها بهترین وسیله است تا با هم قرار بگذارید و یکدیگر را پیدا کنید. جمعیت در این مسیر بسیار بسیار زیاد است و ممکن است کسی به دلیل خستگی، یا نوشیدن چای یا دلایل دیگر، از همراهی با دوستانش باز بماند. مشکلی نیست. از همان ابتدای راه میتوانید با هم قرار بگذارید که سر هر ده یا بیست یا ... عمود میایستیم تا بقیه راه را با هم ادامه دهیم. میتوانید بسته به برنامهریزیتان که این مسیر را چند روزه بروید، صبح و شامهای راه را بر سر یک عدد توافق کنید و مثلاً بگویید ظهر برای ناهار و نماز در عمود ۳۰۰ قرار میگذاریم و شب را در عمود ۵۰۰. در هر صورت، این عمودها دقیقاً به مثابه «یک رسانه» خوب میتوانند برای شما عمل کنند به شرطی که خوب از این رسانه استفاده کنید!
- کسانی که چیزهایی درباره «مدینه فاضله» و «جامعه آرمانی» شنیده یا خواندهاند آن را در این مسیر، بعینه میبینند. این مسیر، سراسر مهربانی، عاطفه، جود وسخاوت، معنویت، تعاون و همه صفتها و ویژگیهای یک جامعه خوب را با خود به همراه دارد.
- کسانی که برای اولین بار در این مسیر قرار میگیرند، خواه ناخواه چشمشان به اتفاقات و تصاویری «افسانهوار» میافتد که مبهوت میمانند: آنکه به زور تو را به پذیرایی ساده یا مفصلش دعوت میکند، آنکه تو را به ناهار یا شام یا خوردنی یا میوه دعوت میکند، آن کودکی که در یک پارچ ساده به تو آب تعارف میکند، پیرمردی که میخواهد با عطر کوچکی که در دست دارد، زائران ارباب را خوشبوتر کند، آنکه تو را با دستهایش یا دستگاههای برقی به ماساژ دعوت میکند تا خستگی راه از تنت بیرون ببرد، آنکه بر زخمهای پایت مرهم مینهد، و آنها که در هر چند قدم تو را به نوشیدن چای عراقی یا نوشیدنیهای دیگر میخوانند، آنها که خط تلفن بین المللی مجانی راه انداختهاند تا خبر سلامتیات را به خانوادهات بدهی، آنکه بره کوچک نذریاش را با ریسمان کوچکی به همراه آورده تا به حرم مولا ببرد، مادران و پدرانی که فرزندان دوقلوی خودشان را در کالسکهها همراه آوردهاند، آنها که تمام خانواده و اقوامشان را در این مسیر همراهی میکنند، و .... اینها خیلی جذاب هستند و دیدنی. حتماً دوست دارید از این صحنهها عکس و فیلم تهیه کنید تا دیگران را هم در شگفتی دیدارشان شریک کنید. دوست دارید به خانه که برگشتید این فیلمها را بگذارید و ضجه بزنید؛ حتماً این کار را بکنید.
- اما بخشی از مسیر را که اینگونه طی کردید حتماً به این صرافت هم بیفتید که چه ثوابی برای هر گامی که در این راه میزنید به شما میدهند: پاک شدن یک گناه و اضافه شدن یک حسنه و اعتلای یک درجه در هر گام! این مسیری است که در هر قدم، به امام حسین «ع» نزدیکتر میشوید و هر چه نزدیکتر، غم و اندوه و حزنتان افزونتر. این مسیر، بهترین فرصت برای تفکر و دعاست. یکی از بزرگانی که دو سال پیش در خدمتشان بودیم میفرمود: «ثواب هر یک گامتان را به یکی از عزیزان زنده یا مُرده خود هدیه کنید. تک تکشان را یاد کنید و حاجتهای خاصشان را از خدا بخواهید.».
- از روی فهرست مخاطبان گوشی همراهتان میتوانید همه را یاد و دعا کنید. میتوانید با تسبیح در ذهنتان، نام تک تک اعضای خانواده و فامیل و دوستان و همکاران و همسایگان و شهدایی که با آنها مأنوس بودید یا دوستشان دارید را بیاورید و جلو بروید. میتوانید ذکرهای متعدد را تکرار کنید. میتوانید در گوشی تلفن همراهتان، چند روضه خوب یا چند شعر خوب یا مرثیه مرتبط و تأثیرگذار بریزید تا بیشتر حال و هوای عاشورایی پیدا کنید. هر چند به هر چیزی که در این مسیر میبینید میتوانید به عنوان بهانهای برای روضه بنگرید: دخترکان کوچک سیاهپوش را که میبینید یاد دختران خردسال قافله حسین «ع» در سال ۶۱ بیفتید و آزارها و شکنجههایی که در مسیر کربلا تا شام تحمل کردند. خوب است که دستی به سر این دخترکان کوچکِ بین راه بکشید و ببوسیدشان، گاهی اگر پدر و مادرشان خسته شدهاند برای چند گامی به آغوش بکشیدشان و همراهیشان کنید. اما هیچ چیز جای «تفکر» را نمیگیرد. این مسیر، «آزادراه تفکر» در انگیزه و اهداف قیام حسینی و حتی تفکر در راههای غلط رفته خودمان است؛ که همین «تفکر» میتواند بهترین راه حلهای بازگشت و توبه را پیش روی ما قرار دهد. در همین مسیر با مولای خودمان پیمان ببندیم که آنها را تکرار نکنیم و گذشته را جبران کنیم و آنگونه باشیم که برای امام زمانمان، زینت باشیم نه مایه سرافکندگی! خود را موظف کنیم تا انسان کاملی شویم که آنها به داشتن سربازانی چون ما افتخار کنند. خلاصه بهترین توشه این سفر برای هر کس که در این راه گام مینهد، «تفکر»، «سکوت» و «اشک» است و بس! این سرمایههای بزرگ را که در جاهای دیگر و در زمانهای دیگر به این خوبی به دست نمیآید، با شوخی و خنده و پرگویی و غفلت از دست ندهید تا بعد حسرت نخورید.
- یادتان هم باشد که این سفر، با سفرهای دیگر حتی سفرهای عتبات در دیگر مواقع سال متفاوت است. اینجا تنها مقصد موضوعیت ندارد؛ راه و مسیر هم مهم و به نوعی هدف است. فکر نکنید اگر از زیارت یا زیاد زیارت کردن بازماندید خیلی خسارت کردهاید؛ اینجا مسیر تماشا و حیرت است و بس!
- قرآن در سوره آل عمران توصیه می کنه که با ادیان الهی دیگر بر سر نقاط مشترک توحید و معاد متحد بشویم: «قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ! تَعَالَوْا إِلَى کَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَن لَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا وَلَا یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ». امام خمینی هم فرمودند که شیعه وسنی در برابر دشمن متحد بشوند. نکند در این سفر با لعن و دشنام و ... که بارها از سوی رهبر فرزانه انقلاب اسلامی حرام اعلام شده، موجب تفرقه دشمن پسند بشویم بخصوص که بسیاری از آوارگان مظلوم ساکن در این موکبهای بین راه، از برادران و خواهران اهل تسنن ما هستند و این کار قطعاً مورد رضایت امام زمان و خداوند متعال نخواهد بود. حال وقتی ما باید تلاش کنیم که وحدت شیعه و سنی را در این مسیر الهی خدشه دار نکنیم، به طریق اولی نباید به گونهای عمل کنیم که باعث تفرقه شیعه و شیعه هم بشویم یعنی کاری که شبکه های انگلیسی ساخته مبلغ شیعه و سنی در این سالها و بخصوص در این ماهها انجام میدهند و ما سربازان بی جیره و مواجب لندن نشینان بشویم.
- در یک کلام: تفرقه انگیزی در این سفر اکیداً حرام و ممنوع! این مسیر، رود یکی شدنهاست نه جدا کردن نهرها از رود پر خروش اصلی...
- ممکن است خود ما با توجه و شعوری که داریم، دست به اعمال تفرقهافکنانه نزنیم، اما کسانی را ببینیم که چنین میکنند. حتی المقدور تا جایی که ممکن است با نرمترین روش ممکن و با مهربانی، کسانی را که لعن و طعن میکنند از این منکَر بزرگ نهی کنیم.
- زائران کشورهای مختلف با پرچم خودشان در این مسیر حاضرند. خوب است ما هم با پرچم جمهوری اسلامی ایران و یا تصاویر رهبر عزیز انقلاب یا هر دو در این مسیر حضور داشته باشیم تا نشانهای باشد برای کسانی که دوست دارند با ما ارتباط برقرار کنند و دلگرمیی برای کسانی که امیدشان به حضور هر چه بیشتر عاشقان ایرانی اباعبدالله است.
- سعی کنید درست بعد از اقامه نماز صبح، حرکت روزانه خود را آغاز کنید و ساعت چهار بعدازظهر و کمی مانده به غروب، جایی برای اسکان شب پیدا کنید و برای نماز و شام هم همانجا باشید. اگر دیر بجنبید شاید خیلی بسختی جای خواب پیدا کنید. البته اگر کنار مسیر جا پیدا نکردید، ساکنان روستاهای اطراف با محبت زایدالوصفی شما را به منازل خود خواهند برد.
- حتماً سعی کنید در این سفر و بخصوص در این مسیر تمرین از خودگذشتگی کنید. شنیده شده حتی در این سفر بودند کسانی که به دنبال پتو فقط برای خودشان، جا فقط برای خودشان و غذا و ... فقط برای خودشان بودهاند. ثواب کسانی که در این راه به خودشان سختی میدهند تا همسفران و دیگر زائران امام حسین «ع» در آرامش و آسایش بیشتر باشند، کمتر از عبادتهای بزرگ نیست. چه اشکالی دارد که در طول مسیر، باری را از دوش خستهای برداریم، از آب و نوشیدنی و خوردنی و تجهیزات اضافیمان به کسانی که آنموقع به آن نیاز دارند بدهیم و در شیرینی این ایثارهای کم یا زیاد، لذت ببریم؟
- این گنده دماغی و طلبکاری ذاتی را هم که در وجود برخی از ماها هست، در این سفر کنار بگذاریم. درست است که آنها خادمند و دست زائران ابا عبدالله «ع» را هم میبوسند و پای آنها را هم میمالند، اما این باعث نشود که چون ما هم زائر ابا عبداللهیم، خدای نکرده، با آنها دعوا و بیاحترامی و توهین کنیم. ارث پدرمان را که از این بزرگواران طلب نداریم!
- در شرایط مساوی، از کسانی خوراکی بگیریم که همه چیزشان را در طبق اخلاص گذاشتهاند و شاید موکب بزرگ و پر خدم و حشمی نداشته باشند. اگر هم به دلایل بهداشتی با لیوان خودمان چای و آب میگیریم، جوری برخورد کنیم که گویی برای در راه نوشیدن میخواهیم چنین کنیم. نکند دل خادمی از خادمان امام حسین «ع» را بشکنیم...
- در طول مسیر راهپیمایی، از مصرف غذاهای خیلی چرب، خیلی سرخ شده و نوشیدن آبهای خیلی سرد خودداری کنید.
- در غذا خوردن هم در عین حالی که وسواس تمیزی نباید داشت، سعی کنید انتخابی عمل کنید. یعنی اینکه شما هر چه آنجا بخورید بالاخره به نوعی آلوده است. بنابر این سعی کنید متنوع بخورید که معدهتان به هم نریزد تا بتوانید مواد غذایی مورد نیاز بدنتان را تأمین کنید. این به معنی این نیست که برویم به فلان موکب که غذای چربتری دارد. کلاً همه چیزهایی که در این مسیر پخش میشود، در راه خداست و تفاوت گذاشتن بر اساس ظاهر، کاری خلاف رضای خداست. البته مثلاً هر چه مصرف برنج را کمتر کنید و به سمت مواد پروتئینی و میوه بروید بهتر است. میوهها را حتماً میل کنید تا سیستم گوارشی شما به هم نریزد و بتوانید سفر بدون اسهال و بدون یبوستی را از سر بگذرانید که هر دو تا بشدت مضر است و شما را بشدت اذیت می کند. خصوصا با وضعیت توالتهای بین مسیر که بیشتر از ۹۹ درصدش آفتابهای است و شیلنگ ندارد و شاید خیلی از جماعت جوان شهرنشین ما طهارت گرفتن با آفتابه را بلد نیستند. حالا تصور کنید که مزاجتان هم به هم ریخته باشد. همراه داشتن آن دستمال مرطوب و دستمال کاغذی پیشگفته، این جور جاها به درد می خورد. دستمال کاغذی و بستههای آن را خیلیها در طول راه توزیع میکنند، اما دستمال مرطوب را نه. خصوصاً اگر دستمال بچه باشد فوق العاده کمک بیشتری به شما میکند.
- اگر از کیف کمری و کولهپشتی استفاده میکنید، در ازدحامها و ورود به حاجزهای بازرسی خصوصاً در شهر کربلا و نجف (البته نجف کمتر)، در صفهای طولانی قرار میگیرید. طبیعی است کسانی در پشت سر شما قرار گیرند. ممکن است در این شلوغی کسی زیپ کوله شما را باز کند و هر چه دستش رسید بردارد. از قدیم گفتهاند: مال خودت را بپا و مردم را دزد نکن! بنابر این، به حاجز که رسیدید، کوله را فوراً مثل کیف کانگو برعکس کنید و بندازید جلویتان و دو تا بند را حتماً بیندازید. این طوری امنیتش بیشتر است.
- اگر جای مشخصی را در شهرهای زیارتی تعیین کردهاید، قبل از حرکت یا پیش از رسیدن به آن شهر، بر اساس نشانی، آن را روی گوگل مپس جست و جو کنید تا نقشه پیاده رفتنش را از روی همان گوگل مپس پیدا کنید. بخصوص در شهر کربلا که اصلاً خیابانها، محله ها و در و دیوار به زحمت پلاک یا اسم دارند و صرفاً یا باید خودت رفته باشی یا کسی که بلد باشد تو را ببرد. اگر دو تا کوچه از خیابان اصلی دور باشد، پیدا کردنش تبدیل به یک معضل بزرگ میشود. مورد داشتیم که کسی یک شب را توی خیابان خوابیده است چون محل استقرارش فاصله کم اما بی نشانی تا خیابان اصلی داشته است و او نتوانسته است آن را پیدا کند.
منبع:خبرگزاری مهر